وبلاگ شخصی «مرضیه الهی خیبری »

متن مرتبط با «پریشانی» در سایت وبلاگ شخصی «مرضیه الهی خیبری » نوشته شده است

شرح پریشانی من

  • دوستان شرح پریشانی من گوش کنیدقصه ی بی سر و سامانی من گوش کنیدداستان غم تنهایی من گوش کنیدگفتگوی من و حیرانی من گوش کنیدشرح این آتش جانسوز نگفتن تا کیسوختم , سوختم این سوز نهفتن تا کیروزگاری من و دل ساکن کویی بودیمساکن کوی بت عربده جویی بودیمعقل و دین باخته دیوانه ی رویی بودیمیسته ی سلسه ی سلسه مویی بودیمکس دران سلسه غیر از من و دل بند نبودیک گرفتار از این جمله که هستند نبودنرگس غمزه زنش اینهمه بیمار نداشت سنبل پر شکنش هیچ گرفتار نداشتاینهمه مشتر ی و گرمی بازار نداشتیوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشتاول آنکس که خریدار شدش من بودمباعث گرمی بازار شدش من بودمعشق من شد سبب خوبی و رعنایی اوداد رسوایی من شهرت زیبایی اوبسکه دادم همه جا شرح دل ارایی اوشهر پر گشت زغوغای تماشایی اواین زمان عاشق سرگشته فراوان داردکی سر برگ من بی سرو سامان داردچاره اینست وندارم به از این رای دگرکه دهم جای دگر دل به دل آرای دگرچشم خود فرش کنم زیر کف پای دگربر کف پای دگر بوسه زنم جای دگربعد ازاین رای من اینست وهمین خواهد بودمن براین هستم و البته چنین خواهد بودپیش او یار نو و یار کهن هردو یکی استحرمت مدعی و حرمت من هردو یکی استقول زاغ و غزل مرغ چمن هردو یکی استاین ندانسته که قدر همه یکسان نبودبه ذغن مرتبه ی مرغ خوس الحان نبودچون چنین است پی یار دگر باشم بهچند روزی پی دلدار دگر باشم بهعندلیب گل رخسار دگر باشم بهمرغ خوش خوان گلزار دگر باشم بهنرگسی کو که شوم بلبل داستان سازشسازم از تازه جوانان وطن ممتازشآنکه بر جانم از او دم به دم آزاری هستمی توان یافت که بر من زمنش یاری هستاز من وبندگی من اگرش عاری هستبفروشد که به هر گونه خریداری هستیه وفاداری من نیست دراین شهر کسیبنده ای همچو مرا هست خریدار بسیمدتی بر ره عش, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها